یادداشتی از رضا شجیع، سونامی كم تحركی و خطرات آن

فرم نو: طرح جامع ورزش هر چند مقدمه ای برای فراهم کردن زمینه توسعه و پیشرفت در این عرصه را فراهم نمود اما نیمه تمام ماند. حالا ورزش همگانی با ادبیاتی جدید به دنبال ریل گذاری در ورزش است.

رضا شجیع استاد دانشگاه و نایب رییس فدراسیون ورزش های همگانی در یادداشتی برای گروه ورزشی خبرگزاری مهر به تحلیل نگاه جدید به ورزش و نیازهای آن برای توسعه و پیشرفت بیشتر پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: «چه زمانی خواهیم توانست آثار ملموس برنامه ها و فعالیت هایمان در حوزه «ورزش همگانی» را به عینه و ملموس در سطح جامعه مشاهده کنیم؟ در حالیکه سونامی کم تحرکی جامعه را به آرامی در می نوردد؛ و در حالیکه صدها رقیب برای ورزش منظم و صدها بهانه برای ورزش نکردن وجود دارد، این سوال همواره وجود دارد که؛ آیا تلاش دست اندرکاران حوزه ورزش همگانی به جایی خواهد رسید؟ در حالیکه مدال و سکویی برای ارزیابی غایت موفقیت دست اندرکاران حوزه همگانی وجود ندارد، چگونه می توان از اثربخش بودن فعالیت ها و در راه بودن آنان اطمینان حاصل کرد؟
به نظر می رسد حرکت در راه توسعه و پیشرفت، بالاخره باید بتواند ما را از نقطه ای به نقطه بهتر برساند و این موضوعی است که لازمه تحقق، اطمینان از وجود یک نگاه جامع و راهبردی در مدیریت ورزش همگانی کشور است.
«ریل گذاری» بهترین مثال برای تشریح این فرآیند است؛ بازگشت به گذشته و بررسی عملکرد مدیریتی مدیران ورزش کشور به مانند نگاه به منظره ای است پر از ریل های ناتمام؛ برخی به شرق، برخی به غرب، برخی به جنوب و برخی به شمال. قطارها و راهبرانی که فرصتی برای حرکت به مسیری که نمی دانند کجاست ندارند. یا ریل ناقص و ناتمام است؛ و یا مسیر (هدف) نامشخص و مبهم است؛ و از همه مهمتر اینکه ریل گذاری درست و حسابی و مستحکمی انجام نشده است.
طرح جامع ورزش نمونه ای یک «ریل گذاری» نصف و نیمه بود که کارش را در حد ساخت یک ادبیات مشترک و همه گیر انجام داد. اما بعد از تاثیر جزئی بر برنامه چهارم توسعه، به تدریج اثرش را از دست داد و فرآیند توسعه ورزش باردیگر در همان مسیر مبهم خود قرار گرفت.
خوشبختانه تصویب قانون وزارت ورزش و جوانان و به روز شدن آن بعد از ۴۹ سال؛ این امید را ایجاد کرد که ورزش کشور مقرر است به لطف این زیرساخت های قانونی جدید، عصر جدید و متفاوتی را تجربه کند.
این «ریل گذاری» که شالوده آن نیازمند زیرساخت های قانونی است؛ برای پیشبرد و انتخاب جهت صحیح، نیازمند یک الگوی علمی است؛ الگویی که خوشبختانه امروز در حوزه ورزش همگانی و بخصوص فدراسیون ورزش های همگانی مشاهده می شود. الگویی که با رویکرد بازاریابی اجتماعی، به دنبال حل چالش کم تحرکی و طراحی مداخلات موثر در سه سطح مدیریتی کلان، میانی و خرد است.
گام سوم این فرایند؛ تبدیل الگو به یک ادبیات مشترک و همگانی در سطح مدیریتی است؛ به نظر می آید حرکت جمعی برای تغییر در سیاست ها و رویه ها نیازمند یک عزم همگانی است و این عزم زمانی ایجاد می شود که پذیرش نسبی در مورد لزوم تغییر، ادبیات مشترک و مسیر جدید مطرح شده ایجاد شود. خوشبختانه ادبیات مشترک ایران فعال در چارچوب چهار مولفه؛ جامعه فعال، مردم فعال، محیط فعال و سیستم فعال در حال گسترش است و حساس سازی و ترویج گفتمان اخطار «کم تحرکی ملی»، دو رویکرد محوری است که با جدیت در حال پیگیری است.
گام چهارم اما سخت ترین گام است؛ جدا شدن از اقدامات جزیره ای، یکپارچه سازی ظرفیت ها و به اشتراک گذاری منابع؛ که نیازمند حمایت طلبی، شبکه سازی و حرکت به سمت طراحی و اجرای اقدامات مشترک حوزه ورزش همگانی است. این امر نیازمند الگویی برای همکاری بلندمدت دستگاه هایی است که در این مرحله، همگی اضطرار و نتایج ناشی از کم تحرکی را درک کرده و آماده تغییر برنامه های راهبردی و عملیاتی شان بر طبق این رویکرد جدید هستند.
پایان بخش این فرایند؛ تغییر نظام بودجه ریزی و ایجاد پشتوانه مالی پایدار برای حرکت قطارها در یک بازه چندساله است؛ اینچنین است که بعد از مدتی می توان تغییرات را به صورت ملموس احساس کرد.

منبع: